روزگاری در این بوستان مرکز آدم ها غیب می شدند

به گزارش وبلاگ سمیه، تهران قجری کم جمعیت بود و کم وسعت، همه در و همسایه هم به احوالات هم واقف؛ کافی بود اتفاق کوچکی بیفتد تا همه شهر باخبر شوند. برای همین بود که گوشه دنجی پیدا کردن کار هرکسی نبود.

روزگاری در این بوستان مرکز آدم ها غیب می شدند

به گزارش همشهری آنلاین، در این حال و هوا بود که اعیان و اشراف و درباری هایی که آن موقع بیشتر در عودلاجان و سنگلج زندگی می کردند برای دمی خوش بودن، به روستا های اطراف می رفتند.

قیطریه یکی از همین روستا ها بود. قیطریه امروز نه. قیطریه آن روز ها که تا چشم کار می کرد باغ بود و دشت و دمن و رود های روان. همین بود که میرزا علی اصغرخان اتابک، ملقب به امین السلطان، صدراعظم 3 شاه قاجار (ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه) برای فراهم کردن اسباب سرگرمی و استراحت خود 2 قطعه باغ متعلق به نظام الدوله و آصف السلطنه را خرید و مقداری از اراضی مجاور را با هم ادغام کرد و باغی بزرگ برای خودش ساخت. کجا؟ قیطریه؛ باغی با عمارت بیرونی و اندرونی تا هر وقت دلش خواست برای خوشگذرانی و فرار از اغیار به باغ قیطریه اش پناه ببرد و به قولی غیبش بزند.

می گویند اتابک وزیر، بی سر و صدا از عمارت شهری اش بیرون می زد (غیبش می زد) و بی خبر به فضای روح انگیز، سایه سار درختان و نغمه خوانی دل انگیز بلبلان در این باغ پناه می برد. همین بود که دوستان و آشنایان خوش ذوق باخبر از موضوع به آنجا باغ غیبی می گفتند. احمدشاه هم یکی، دو بار برای اقامت کوتاه به باغ غیبی امین السلطان رفت.

باغ غیبی داستان ما همین پارک قیطریه فعلی است و آن عمارت ساخته شده، حالا فرهنگسرای ملل نام گرفته. چندین جا به اشتباه عنوان شده که اینجا محل سکونت امیرکبیر بوده، اما طبق آنالیز ها، جناب امیر هرگز در قیطریه سکونت نداشته و اصولا در ایامی که این بنا ساخته شده، سال ها از مرگ او می گذشته است.

گفته می گردد، چون روستای قیطریه روزگاری متعلق به یگانه خواهر تنی ناصرالدین شاه، ملک زاده خانم، دومین همسر امیرکبیر بوده، یا شاید هم، چون شهرداری این ملک را از ویکتوریا مسعود، یکی از نوادگان مسعودمیرزا، که همسر یکی از 2دختر امیرکبیر بود خریداری نموده، این شائبه به وجود آمده است. در هر صورت سال 1372 کاخ مخروبه قیطریه را شهرداری خرید و به فرهنگسرا تبدیل کرد و نام آن هم شد فرهنگسرای امیرکبیر که الان فرهنگسرای ملل خوانده می گردد.

منبع: فرارو

به "روزگاری در این بوستان مرکز آدم ها غیب می شدند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "روزگاری در این بوستان مرکز آدم ها غیب می شدند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید